آره تو این زمونه خیلی ها میگن که تنها موندن سخته

وبایدیه نفر(ناموس مردم)باشه که ما رو از تنهایی در بیاره.

البته واقعا هم راست میگن الانه تواین زمونه با این وضعی

که دختر وپسرای ما دارند آدمای سالم والبته سالم و

ضعیف النفس هم از راه بدر میشند.خود من که خودم رو آدم

سالم ومومنی میدونم بارها شده که دنبال این کار خواستم

برم ورفتم اما نه همه ی راه رو ،چون نمیدونم بگم چون خدا

دوستم داشته برگشتم که مطمعنم خدا دوستم داشته یا اینکه

وقتی عواقب این کارا به ذهنم اومده وترس ازخدا باعث شده که

برگردم که همه ی موارد میتونه دخیل باشه.گفتم عواقب،آره دنبال

این کارا رفتن وپرکردن تنهایی با ناموس مردم عواقب داره ویکی اش

اینه که مطمعن باش بعد این همه کارات اگه بخوای یه زن یا مرد واقعی

برای خودت اختیار کنی  زن یامرد،زن ومردی نیست که حتما سالم

باشه زن ومردی گیرت میوفته که عند این کاراست.البته بعضی ها هم

یا شانس دارن یا هرچیز دیگه ای زن یا مرد خوب هم گیرشون میوفته

که خیلی انگشت شماره .البته اونا هم از یه جای دیگه نتیجه کاراشون

رو میبینند.وعواقب دیگه ای که حودتون دیگه میدونید.درکل میخوام بگم

تنهایی تون رو با هرچیزی پر نکنید.برای خودت ارزش قایل باشیدوتنهایی

رو با خیلی چیزای دیگه هم میشه پر کرد خود من این وبلاگ رو ساختم

که دیکه تنها نباشم واین وبلاگ رو بهترین دوست خودم میدونم البته همه ی

وقتم رو به این وبلاگ اختصاص نمیدم زمانی که فکر میکنم تنهام به این وبلاگ

سرمیزنم واین رو بهترین دوستم میدونم.وتا زمانی که یه عشق پاک داشته

باشم وکسی بیادتوزندگیم تنهاییم رو با ناموس مردم پرنمیکنم.اینم بگم این

نوشته برای دوستی های خیابونی ویا هرطریقی که میشه است نه عشق های

واقعا پاک،آره پاک.

مطمعنن کسایی هم پیدا میشند که این رو بخونند وبگن برو بابا این حرف ها

قدیمی شده الان عصر عصر...نه خیر برای آدم های خوب،باایمان،خداترس و

همه ی کسایی که ناموس دارن وناموسشون رو دوست دارندهمه ی زمان ها

یکی است وزمان هاهمه متعلق به خداست پس نباید............

سلام عزیزم سلام ای همه کس ام میخواهم بگویم

قلب خود را حبس خواهم کردو تا لحظه ی رسیدن به تو

یه هیچ کس دل نخواهم بست وهیچ کس را در قلب

خود جای نخواهم داد.

دیوارهای اتاقم
مجری قوانین فیزیکند
چنان منعکس می کنند
تنهاییم را
که پرتو این تاریکی
کور می کند چشمانم را